امروز می خواهیم بخش سوم از طرح تجاری کسب و کار را باهم پیش ببریم. جلوی هیچ فکری را نباید گرفت و از هر چه به ذهن می رسد باید استفاده کرد. باید عناصر شخصی تصویر را هم فراموش نکرد. چون همان ها هستند که ذوق آورند و در موقع سختی و ناامیدی به کمک می آیند. پاسخ به سؤالات زیرکمک می کند که کارآفرین چشم انداز فعالیتی که تشکیل خواهد داد را بسازد. هر کلمه یا عبارت کوتاهی را که به ذهن می رسد، باید در جایش نوشت.

باید سعی نمود به سرعت به سؤالات پاسخ داد. این سؤالات برای ذهن انگیزی است و با این سؤالات ذهن از زوایای مختلف چرایی، چیستی، چگونگی و کجایی کار را بررسی می کند؛ بنابراین باید سعی کرد چند بار این سؤالات را از خود پرسید و در پاسخ به آن ها ذهن خود را آزاد گذاشت.

دوستای خوبم اگر دو بخش قبلی  این مقاله را هنوز مطالعه نکردید  از لینکهای زیر مشاهده کنید:

1 – چگونه یک طرح تجاری برای کسب و کار بنویسیم؟ – بخش ۱

2 – چگونه یک طرح تجاری برای کسب و کار بنویسیم؟ – بخش ۲

همین الان قبل از مطالعه این بخش ، یک کاغذ و قلم بردارید و به سوالات زیر پاسخ دهید!

چگونه یک طرح تجاری برای کسب و کار بنویسیم؟ – بخش ۳

چی؟

در این قسمت ذهن بر روی ماهیت و چیستی کار متمرکز می شود.

کالا و خدمات؟ یا هر دو؟ چقدر؟

تصویر شرکت: قرار است این شرکت به چه چیزی شناخته شود؟

نقش کار آفرین چیست؟ قرار است چگونه از وقت، توان و امکانات او استفاده شود؟

کجا؟

شاید یاد آوری بعد مکانی کار از لحاظ محلی، منطقه ای، ملی و یا بین المللی ایده ی جدیدی را در ذهن شما به وجود آورد.

شرکت شما محلی، منطقه ای، ملی یا بین المللی است؟

مشتریان کجا هستند؟ از کدام شهرها و استان ها و کشورها و با چه قومیت و نژاد و خصوصیات اخلاقی؟

مراکز و دفاتر ارائه خدمات برای این فعالیت اقتصادی کجاست؟

کی؟

باید تمام ذینفعان طرح را در ذهن خود مرور کرد تا بتوان منافع همه را در طرح لحاظ نمود و بین این منافع تعادل برقرار کرد.

مشتری ها چه کسانی هستند؟ همکاران استراتژیک شما چه کسانی هستند؟

چه کسانی می توانند نظرات تخصصی و استراتژیک بدهند و در رشد صحیح این فعالیت کمک کنند؟

کی؟

آیا بعد زمان، ایده ی جدید و یا فرصتی را در اختیار قرار نمی دهد؟

چه موقع قرار است این فعالیت اقتصادی راه بیفتد؟

چه موقع به فضای اداری، تولید، توزیع نیاز خواهد بود؟

چه موقع باید انتخاب، آزمایش و قابل استفاده شوند؟

چرا؟

گاهی آنقدر کار بدیهی به نظر می رسد که هرگز این سؤال پرسیده نمی شود، اما بیشتر مواقع، دانستن دقیق چرایی کار به چگونگی آن کمک شایان ذکری می کند.

چرا این فعالیت ایجاد می شود؟

مشتریان چرا از این خدمات و محصولات استفاده می کنند؟

چرا بانک و سرمایه گذار و دیگر تأمین کنندگان منابع باید هزینه های این کار را تامین کنند؟

چگونه؟

– چگونه منابع تخصیص داده می شود؟ چگونه هزینه ها تأمین می شود؟

– چه توانمندی در تیم کارآفرین وجود دارد؟

بیشتر بخوانید: چگونه یک طرح تجاری برای کسب و کار بنویسیم؟ بخش 2

– قرار است سرمایه و هزینه های این فعالیت ازکجا تأمین شود؟

– با همکاران و مشتریان چطور برخورد خواهد شد؟

– عقاید و انگیزه ی شخصی چه تأثیری روی این کار خواهد داشت؟

تمرین

به کمک تمرین می توان تصویر شرکت خود را با توجه به محصولات اقتصادی و خدمات، مشتریان و محیط کار ترسیم کرد.

باید سه ویژگی کالا یا خدمات را نوشت.

سه کار بگویید که این کالا یا خدمات قرار نیست انجام بدهد؟

سه ویژگی بهترین مشتریان فعلی یا احتمالی را بنویسید؟

سه ویژگی کسانی را بگویید که ترجیح می دهید مشتری شما نباشند؟

سه ویژگی یک شرکت موفق را بنویسید که آن را تأیید می کنید و دوست دارید از آن الگو بگیرید؟

سه ویژگی شرکتی را بگویید که نمی خواهید مثل آن باشید.

جستجوی چشم اندازها

باید به شرکت های اطراف نگاه کنید و سعی کنید که چشم انداز هر کدام از آن ها را متوجه بشوید.

شعارهای آن ها، یا از مقالاتی که منتشر می کنند، یا پرسش از خود آن ها می توان در یافتن پاسخ کمک کند. بعد سعی کرد این چشم اندازها را بهتر بیان نمود. باید آن ها را از زبان خود نوشت و جمله بندی کرد.

مأموریت

سؤال کلیدی: چرا یک فعالیت اقتصادی شکل می گیرد؟

شرح مأموریت مؤثر، کوتاه هستند و جلب توجه می کنند. این جملات تنها با چند لغت ، حیطه ی کار را مشخص می کند. در واقع شرح مأموریت ها پاسخی به این سؤالات کلیدی هستند:  چرا مشتریان از این محصول و یا خدمت استفاده می کنند؟

شرح مأموریت ، تعهد و وفاداری به کار را نشان می دهد. باید از خود پرسید شرکت متعهد شده چه چیزی برای مشتریان و طرفدارانش تولید کند؟ تحت چه شرایطی از مشتریان خود عذرخواهی می کند؟ و برای جلب رضایت آن ها چه می کند؟

به احتمال زیاد با پاسخ به این سوال ها می توان فهمید که چرا یک فعالیت اقتصادی، پویا و خلاق و موفق است. بنابراین باید با دقت پاسخ داد. یک فعالیت اقتصادی مناسب باید بین نیازهای ذینغعان خود، ازجمله ( مشتری، کارآفرین و تأمین کننده منابع ) تعادل برقرار کند. برقراری این تعادل کار دشوار و حساسی است، اما برای موفق شدن لازم است. اگر نیازهای مشتری را نشناسید، این تعادل برقرار نمی شود. بنابراین باید نیازها، منافع و انتظارات خود، تأمین کنندگان سرمایه و مشتریان را در طرح لحاظ کرد و بین آن ها تعادل برقرار نمود.

شرح مأموریت باید شوق و تعهد صاحبان فعالیت را منعکس کند. وقتی کاری بتواند خلاقیت صاحب کار را ارضا کند، شرح مأموریت، با ثبات و پرمحتوا می شود. یک مأموریت واضح زیر بنای لازم برای وارد شدن به یک دوره ی دشوار را فراهم می کند. بنابراین اگر کسی تحمل کار سخت و طاقت فرسا را ندارد، بهتر است از فعالیت خود دست بکشد.

به سؤال های زیر پاسخ دهید. با جواب دادن به این سؤال ها می توان فهمید که چرا کسب و کاری موفق است.

– محصول و خدمات چه هستند؟ چه فرقی با دیگر شرکت ها وجود دارد؟

– مشتری ایده آل کیست؟ این سؤال به این دلیل است که اگر مشتری ایده آل باشد در نهایت خدمات و محصولات چه نفعی برای او دارد؟

– چرا مشتری از محصولات و خدمات شما استقبال می کند؟ این محصولات و خدمات چه ارزشی برای او دارد؟ این کار چه فایده ای برای او دارد؟

– با شروع این فعالیت چه شوقی در فرد کارآفرین ارضا می شود؟ نظر کارآفرین در مورد کارهای دیگر که روی کار او اثر می گذارد چیست؟ حداکثر چه قدر می توان از این کار بهره برد؟ در این کار چه ارزش هایی دنبال می شود؟

پیش نویس شرح مأموریت

مأموریت ( نام شرکت ) فراهم ساختن / ارایه ی ( محصول و خدمات ) برای مشتریان است.

این ( محصول و خدمات ) و استفاده از این خدمات چه امتیازی برای مشتریان دارد؟ من متعهد شده ام این کار را برای ( هدف (اهداف) محوری که برای پیشبرد این ایده دنبال می کنید. ) شروع کنم.

حالا همان مأموریت را به زبان خودتان بنویسید.

آیا شرح مأموریت را چشم اندازتان را تایید می کند؟

جستجوی مأموریت

باید شرح مأموریت را اصلاح نمود و نوشت و بعد به اطرافیان نشان داد و نظر آن ها را پرسید. و از نکاتی که به نظر جالب می آید یادداشت برداشت.

حال دوباره باید مأموریت را نوشت.